آذربایجان موغاملاری
وقتی که اپرای مشروطه به رهبری استاد حسن دمیرچی اجرا شد. سالن به وجد امده بود
انگار دیگر سالن امفئ تئا تر نبود وهمه در امره قیز کنار سردار ملی ایستاده بودند
همه خود را تفنگدار سردار و سالارحس می کردند. جایی خوانده بودم که مشخصه علم تاریخ شناسی از علوم دیگر غیر تکراری بودن آن است . ولی این اراده آهنین قادر است هر غیر ممکنی را ممکن سازد. بعد از تمام شدن اوپرا ، مجری در حال خواندن شعری بود برای حسن ختام مراسم که ناگهان جوانها شور گرفتند و سرود ملی اذربایجان را با صدایی مملو از عشق زمزمه کردند... و اما دشمنان کوچک داخلی ، ما را با این همه شکوه عظیم جهانی تحقیر می کنند
بگذار تحقیر کنند چرا که ....
!فقط کسانی حسرت مرا می خورند و یا به من کینه می ورزند که حقیر تر از من هستند
بگذار تحقیر کنند چرا که ....
!فقط کسانی حسرت مرا می خورند و یا به من کینه می ورزند که حقیر تر از من هستند
خلیل جبران خلیل
0 Comments:
Post a Comment
<< Home